ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 29 ساله )

سلام.
احتمالا شما مشاور گرامی در این موردی که عرض میکنم، همچون دیگر مشاوران، یکطرفه به قاضی میروید و باز هم فرزند رو متهم و مقصر میکنید.

بگذریم. اما فرض کنید مورد زیر وجود داشته باشد.
نفرت عجیبی از پدر و مادرم دارم. دلم میخواهد سال به سال آنها را نبینم. پدر و ماردی دارم نادان، بد اخلاق، تند خو، غیر طبیعی و مریض روحی. مثلا جلو ما همیشه باد شکمشان را خالی میکنند یا در مقابل فرزندانشان حرفهای زناشویشان را به زشت ترین شکل بیان میکنند که شرم دارم حتی در ذهن خودم بیارمش و موارد بسیار فراوان و مشابه.
یا این پدر و مادر چه باید کرد؟ اگر شما بودید با چنین وضعی چه میکردید خداییش؟ اگر به شهر دیگری برم و سالی دو سه بار برای دیدنشان بیایم منطقی، عاقلانه و خداپسندانه هست؟


مشاور (خانم مریم مردانی)

با سلام دوست گرامی، مسلما زندگی در چنین شرایطی بسیار دشوار خواهد بود. در عین حال شما قادر به تغییر آنها نیستید بنابراین باید به دنبال راه حلی بود که در شرایط حاضر کارساز باشد. با توجه به سنی که دارید اگر از لحاظ اقتصادی مشکل خاصی ندارید می توانید با حفظ احترام ، از خانواده خود جداشده و مستقل زندگی کنید. البته سرزدن به آنها را فراموشن نکنید تا باعث نارضایتی و ناراحتی آنها نشود. بهتر است به آنها کمک کنید تا نسبت بهذشرایط موجود کمی بهتر شوند برای این منظور از یک روانپزشک با صلاحیت کمک بگیرید تا در صورت نیاز با مصرف دارو علایمی چون پرخاشگری در آنها کنترل شود و اگر لازم بود همزمان از رواندرمانی کمک بگیرند. در عین حال که جدای از آنها زندگی می کنید از حمایت آنها دریغ نکنید. اگر در این خانه خواهر یا برادری دارید که فکر میکنید رفتارهای والدینتان به آنها نیز آسیب می زند در صورت امکان همراه با آنها مستقل از خانواده زندگی کنید. در غیر اینصورت همانطور که آنها در خانه با والدینتان زندگی می کنند سعی کنید به حمایت از انها بپردازید تا از آسیب بیشتر به آنها جلوگیری شود.